نگارم

سلام.دوست دارم‌ اینجا که دیگه من بهش میگم کنج خرابات!به معنی کلمه بگم خسته نباشی.میدونم یه هفته گذشته چقدر درگیر بودی و خسته شدی.شاید روزی که این مطلب رو میخونی چند ماه دیگه باشه.

نمیدونم با وجود اینستاگرام.تلگرام و واتساپ،من بیشتر دوست دارم اینجا بنویسم.

فقط میدونم حس خوب این وبلاگ که من همیشه با نادونی زخمیش کردم دلیلشه

نگار من فقط بدون بعدشب سیاه سحر میاد.

نگارم...

برگ های پاییزی،سرخ،زرد،قهوه ای

رقص کنان میریزند در مصاف با باد پاییزی

چه پاییز و چه بهار گرمم میکند یاد تو،خنده های تو را ها میکنم در دستان یخم نگار من.

بمانی برایم همینقدر خوش رنگ همینقدر مهربان...

نگارم...

تولدت مبارک عزیزدلم.تقدیم میکنم ۳۰ شاخه گل صورتی به همراه خنده ای بی پایان به تو.

چقدر امروز سرحال بودم.خوشحال خوشحال.

مگه‌ میشد امروز برای من عادی باشه.

ممنونم خدای مهربونم از اوردن این فرشته دوست داشتنی به زمین.

​​​​​​​دوستت دارم

نگارم...

نزار قبانی میگه:

‏إذا بكت المرأة على رجل
فانها تحبه من قلبها
لكن إن بكى الرجل على المرأة فلن تجد
على وجه الارض رجلاً يحبها مثله

اگر زنی برای مردی گریه کند،
پس او را از ته قلبش دوست می‌دارد‌؛
اما اگر مردی برای زنی گریه کند
به این معناست که آن زن دیگر نمی‌تواند مردی مانند او را روی زمین پیدا کند

نگارم...

عجیبه خیلی عجیبشبهای پاییزی واسه من سراسر دلتنگیه با اینکه این‌فصل واسم بهترینه و دوسش دارم اما شبهای‌ بی رحمی داره.شاید یه نوع افسردگی فصلی توش باشه که مثلا الان دوست دارم‌ با‌کسی حرف بزنم اما جز تو‌حوصله هیچکس رو هم‌ندارم.من نمیتونم شاد باشم و الکی‌خوش.من از همه دل گیرم. شاید‌ بی دلیل‌یا‌با‌دلیلقدر مظلومه پاییز که‌ باید انگ بد‌بودن‌بخوره در برابر همه بی رحمی ها.پاییز جان غصه نخور ما آدمها همینیم.دنبتل بد کردن دیگران واسه توجیه وجدان خودمون.پادشاهی کن فصل هزار رنگ... نگارم...